موضوع: "نکته های ناب"

شما یک سرمایه گذارید...

نوشته شده توسطفتاحي 29ام بهمن, 1396

آیا می دانید چرا گفته اند به جنازه تلقین بخوانید شاید به خاطر این است که تلقین اینقدر موثر است که روی مرده هم تاثیر می گذارد باور نمی کنید یک روز صبح را با این جمله ها شروع کنید و ببینید حتی حال بیرون رفتن از خانه را هم ندارید..

حتی حال ندارید از رختخواب خود بیرون بیایید، فقط کافیست بگویید، امروز چه روز دلگیری است چه هوای دلگیری است این چرا زنگ زد اون چرا زنگ نزد اون چرا رفت آن چرا آمد اون چرا این را گفت آن چرا این را نگفت و شروع کنی به نق زدن و گله کردن بعد ببینید انگار شدید یک آدم دیگری ……

حالا برعکس آن را هم امتحان کنید تا قدرت خارق العاده طبیعت را ببینید برای چند لحظه دستهایت را روی گوشهایتان بگذارید و بگویید من لبریز از انرژی هستم لبریز از انرزی های خارق العاده امروز قشنگ ترین روز زندگی من است امروز زندگی را جشن می گیرم

زمین و زمان در خدمت من هستند، من سلطان عالم هستم ،من جانشین خداوند قدرتمند روی سیاره زمین هستم ،من یک موجود بی نظیر و و تکرار نشدنی هستم ،من معدن انرژی های مثبت هستم ،من کارخانه تولید شادی و عشق هستم ،از در و دیوار و آسمان و زمین امروز برای من طلا می بارد، من خوش شانس ترین آدم کرده زمین هستم ،به خودت بگو من خوشتیپ ترین آدم این دنیا هستم ،قشنگ و پرتوان بگویید من نابغه خلاق هستم، امروز زمین و زمان در حال کمک کردن من در رسیدن به اهدافم هستند ،من بمب انرزی ها هست،م من پا در هر جا می گذارم برکت و خیر و شادی و نور با خود می برم خیلی با اعتقاد بگویید

من روح پاک خدا هستم

همه مردم اطراف من ، من را دوست دارند همه آدم ها دوست دارند به رشد من کمک کنند هر جا می روم خداوند قبلا آنجا حضور داشته است و از قبل همه کارهای مرا روبراه کرده است.

امروز به تک تک ترس هایم حمله می کنم و دمار از روزگار ترس هایم در می آورم امروز خوشبخت زندگی کردن را به همه مردم دنیا نشان می دهم

امروز حق الهی خود را که شادی و ثروت است را از کائنات می گیرم.

امروز ردپای خدا را در تک تک لحظه های زندگیم احساس می کنم امروز به کمک و قدرت خداوند همه نشد ها را شد می کنم

امروز در نقش پادشاه عشق و ثروت در دنیا حاضر می شوم امروز مسئولیت تک تک کارهایم را یک تنه بر عهده می گیرم

امروزم را تبدیل می کنم به خارق العاده ترین تجربه زندگی خودم

خیلی قوی و محکم بگویید من قهرمان ثروت و عشق هستم من یک ثروتمند شاداب هستم امروز از آسمان و زمین برایم طلا و شادی می بارد ابر و باد و مه و خورشید و فلک تحت فرمان خلیفه خدا هستند امروز صدای همه موجودات هستی را می شنوم که به من می گویند نترس و حرکت کن.

امروز به تمام توانایی های خود ایمان دارم من به نابعه بودن خودم ایمان کامل دارم من کاری را روی کره زمین انجام می دهم که هیچ کس قادر به انجام آن نیست

همه کائنات در جواب درخواست من جواب بله می دهند خداوند با تمام عظمت خودش عاشق من هست هر لحظه از زندگی من نوازش دستان خداوند است که حس می کنم.

 من دارم لحظه بر آورده شدن هدف ها و خواسته هایم را می بینم من دارم لذت بر آورده شدن خواسته ها و هدف هایم را حس می کنم من به برآورده شدن آرزوهای خودم ایمان کامل دارم

هیچ کس نمی تواند جلوی موفقیت و پیشرفت من را بگیرد قطار ثروت و پیشرفت من با سرعت هر چه تمام تر در حال پیشرفت است.

دوستان و اطرافیان من همه یار و یاور من در برآورده شدن و رسیدن من به هدف هایم هستند من اهدافی جهانی و کهکشانی دارم.

من می خواهم نفر اول دنیا در عشق و شادی باشم کسی که در قلبش خداست جایش همیشه بالاست.

من در راه کمال و سعادت سر از پا نمی شناسم با انرژی پروردگار عزیزم تمام مشکلات را از سر راهم برمی دارم

روز و شب گویم به آوای جلی  یا علی و یا علی و یا علی

من اینقدر بزرگم که همه عوالم در وجود من جریان دارد من خوشبخترین انسان دنیا هستم با شعر و آواز بگویید

ما ز بالاییم و بالا می رویم ما ز بیجاییم و بیجا می رویم

هواپیمای عشق و ثروت ما لحظه به لحظه اوج می گیرد ب سرعت و پیشرفت به زیبا تر شدن انسان ها کمک می کنیم با تمام وجودت صبح اول وقت فریاد بزن

قمر لشکر برانگیزد که خون عاشقان ریزد      من و ساقی بهم تازیم و بنیادش براندازیم

هر لحظه از هر لحاظ در حال پیشرفت هستم با تک تک سلول های وجوتان بگویید ..بهترین و زیباترین موقعیت ها امروز بر سر راه من قرار می گیرند قشنگ بگویید عالی بگویید همه کارهایم به قشنگترین شکل موجود درست شده است تا خدا هست جایی از نگرانی نیست

با خدا هیچ چیز محال نیست همه ماموران زمینی و آسمانی در حال رساندن من به خواسته ها و اهدافم هستند مثل همیشه از جایی که فکرش را نمی کنم برایم کمک می رسد

من به غیب و نیروهای فوق العاده ی غیبی ایمان دارم از دل هر سختی لذت و سعادت را بیرون می کشم.

صبح اول وقت بگو امروز قدر تک تک نعمت هایم را که هدیه های خداوند هستند را می دانم امروز زندگی را باتمام وجود زندگی می کنم امروز به خودم قول می دهم که زیباترین کلمات را جاری کنم امروز به خودم قول می دهم که آرام و مهربان و متین باشم امروز به پروردگار قول می دهم که از لحظه های زندگی خود بیشترین استفاده را بکنم.

صبح اول وقت بگو من عاشق خانواده خودم هستم من عاشق کار و درآمدم هستم من به آسانی آهنربای جذب ثروت هستم بهترین ایده ها انسان ها و افکار به سمت من جذب می شوند با اعتقاد کامل بگویید من امروز به سمت ثروت و پیشرفت به زندگیم خیر مقدم می گویم

امروز در انتظار قشنگترین اتفاق های زندگیم هستم بگو امروز قدر نعمت وجود عزیزانم را می دانم

امروز عزیزانم را با محبت در آغوش می کشم امروز همسر فرزند و عزیزانم را می ستایم

امروز با تمام وجود تمام عشقم را به آنها ابراز می کنم

بکویید خدا را هزار مرتبه شکر که جسم و روح پاکیزه ای دارم بگویید خدا را شکر که زندگیم روز به روز در حال زیبا تر شدن است خدارو شکر که دروازه های ثروت و پیشرفت بر روی من و خانواده ام باز شده است

شما یک سرمایه گذارید که برای خودتان سرمایه گذاری می کنید

به توانایی های خود ایمان دارید

وقتی این جمله ها را به خود می گویید خود را تشویق کرده اید چرا بجای برچسب های بیچاره و بدبخت و … به خود زدن برچسب خوش شانس و قوی و موفق نزنیم

از امروز به بعد خدا را در افکار و گفتار ،رفتارتان بیاورید تا ببینید چقدر خداوند به شما نزدیک است چقدر من و شما را دوست دارد

ببینید که خداوند با تمام عظمت خودش عاشق شماست چقدر از رشد و پیشرفت من و شما لذت می برد امیدوارم از امروز تمام توجه خود را بگذارید روی نقطه های مثبت خودتان و اطرافیانتان امیدوارم از امروز لبخند زدن را جز یکی از اصلی ترین کارهایتان قرار دهید

و این قانون طلایی جهان هستی را هیچوقت فراموش نکنید که حال عالی  اتفاق های عالی  حال بد اتفاق های بد

امیدوارم از امروز به بعد محکم و قوی به خودتان بگویید شما باید همیشه حال عالی داشته باشید تا شاهد اتفاق های حیرت انگیزی در زندگیتان باشید .

همه چیز به افکار تو بر می گردد

نوشته شده توسطفتاحي 21ام بهمن, 1396

این یک راز است شما می توانید آن را باور کنید و می توانید به سادگی از کنار این راز بزرگ بگذرید این رازی است که خداوند آن را در اختیار انسان ها قرار داده است تا بتوانند زندگیشان را دگرگون کنند چون ما وارد عصر طلایی کره زمین شده ایم .

به چه چیزهایی فکر می کنید در طول روز در ذهن شما تصویر چه چیزهایی در حال رفت و آمد است شاید برای شما پذیرش این راز سخت باشد که آینده و شخصیت شما را همین افکار می سازد.

در هزار و چهارصد سال قبل شخصی به نام علی(علیه السلام) پسر ابو طالب از این راز آگاهی کامل داشت و آن را به شاگردان با استعداد خود تعلیم داد و فرمود مواظب افکارت باش که تبدیل به گفتارت می شود مواظب گفتارت باش که تبدیل به رفتارت می شود مواظب رفتارت باش که تبدیل به شخصیت و عاقبت و آخرتت می شود چقدر زیبا…

مواظب افکارت باش که تبدیل به گفتارت می شود مواظب افکارت باش سرنوشت شما در دست افکار شماست شما هر لحظه انتخاب می کنید که بهشت، نعمت آسایش، رفاه و ثروت و شادی را ببینید یا جهنم، جهل، خودپرستی ،غم، کینه رنجش

مواظب افکارتان باشید چون تمام بیماری ها از افکار انسانها سرچشمه می گیرد.

 مواظبفکارتان باشید که این افکار حتی قرن ها و قرن ها به صورت امواج در این عالم باقی می مانند و از بین نمی روند و به قول  انیشتین فقط از صورتی به صورت دیگر تغییر می یابند.

مواظب فکارتان باشید این یک قانون است که شما در گرو افکار خودتان هستید شما خود خالق زندگی خود هستید این اراده پروردگار است که شما زندگی خودتان را خلق کنید تقصیر ها را به گردن کسی نیاندازید شما خودت مسئول خیر و شرهای خودتان هستید که وارد زندگیتان شده است ، می شود و تا آخر عمر خواهد شد، شروع کن به اصلاح افکارت

افکار یاس و غم و ناتوانی را به زباله دان ها بسپارید و افکار عشق و امید و پیروزی و تندرستی را جایگزین آنها کنید

با انسان های مثبت اندیش و خوش قلب ارتباط گیرید و از ارتعاش مثبت آنها ارتعاش خودتان را عوض کنید شما باید دست به بزرگترین تغییر زندکیتان بزنید تغییر افکار

بگذارید تا رازی بزرگ را برای شما افشا کنم شما محکوم به زجر و بدبختی و امتحان دادن نیستید شما خالق زیبایی ها و ثروت و پیشرفت هستید خالقیت خود را بپذیرید و آستین ها را بالا بزنید و شروع کنید به خلق یک زندگی رویایی

مواظب افکارت باش…

چطور پیامگیر شماقوی می شود؟

نوشته شده توسطفتاحي 17ام بهمن, 1396

بزرگترین گناه کبیره را بهتون معرفی کنم؟

نا امیدی

امام صادق (علیه السلام) فرمودند نا امیدی بزرگترین گناه کبیره است

می دانی نا امید ی یعنی چه؟

یعنی من نمی توانم ؛ برای همه شدنی است برای من نشدنی؛ همه شانس دارند و من شانس ندارم ؛ همه پارتی دارند و من ندارم همه عرضه دارند و من ندارم؛ طرف پدر پولدار داره من ندارم؛  به این می گویند نا امیدی و این گناه کبیره است که گاهی همه ما انجام می دهیم و نمی دانیم.

اگر خداوند شما را تنها و بی کس روی زمین گذاشته باشد معنی آن این است که خداوند ظالم است «نعوذبالله »

خداوند ظالم نیست خداوند شما را تنها نگذاشته است قول می دهم همین الان 4الی5 فرشته مهربان را خدا با شما گذاشته است می گویی نه یک دقیقه وقت می دهم4الی 5 انسانی را پیدا کنید که در زندگی شما نقش فرشته داشته اند آمد اند و به شما کمک کردند، پیام رساندند، عشق دادند، شما را درک کردند و برای شما وقت گذاشتند، انرژی گذاشتند، اشتباهات شما را تحمل کردند، اینها همان فرشته های خدایند.

 5تا از این فرشته ها را همین الان نام ببرید..چقدر لذت بخش است که حداقل 5 فرشته داخل زندگی شما بودند که ما به آنها انسان می گفتیم.  این ها در حقیقت فرشته اند در غالب انسان و در لباس انسان ! در اوج تنهایی !!

یادتون هست خداوند دوستی در کنار شما فرستاد؟ آن یکی از فرشتگان مخفی خدا بود آمد و به شما گفت چی شده ؟ چرا ناراحتی براش توضیح دادید  به شما گفت ولش کن بس کن بیا برویم بیرون بگردیم و بعد از برگشت همه چیز را فراموش کردید اینم یکی از فرشته ها بود ..

- بیکاری بله..

- فلان جا فلان شرکت کاری می خواهد میای بریم؟ اینم یکی از فرشته ها بود.

همسرشما یکی از فرشته ها بود

دخترت ،پسرت …..

اگرشما چشم فرشته بین ندارید خدا مقصر نیست شما ندیدید

بجای اینکه شب بروید خانه و فرشته خود  را ببینید و لذت ببرید شروع می کردید به دعوا کردن..  این چیه؟ این چرا اینجوریه؟ این چرا فلان ؟این چرا رفت؟ آن چرا آمد ؟

بابا خدا یک فرشته گذاشته داخل خانه ات قربان صدقه او بروید بوسه اش بزنید در آغوشش بگیرید….

دوباره شروع کنید جنگ بابای شما این را گفت عمه ات آن را گفت  داداشت این را گفت  چرا؟؟؟

چون به ما زندگی با فرشته ها را یاد نداده اند ما بلد نیستیم با فرشته ها زندگی کنیم

در زندگی نه 5 تا بلکه 500فرشته وجود دارند کسایی که به هر نحوی به قوی تر شدن ما کمک کردند

پس هر کس به قوی تر شدن تو در زندگی کمک کر د یک فرشته بود درقالب یک انسان

هر کس که به مهربان تر شدن تو در زندگی کمک کرد یک فرشته بود در قالب یک انسان

هر کس به صبورتر شدن تو در زندگی کمک کرد یک فرشته بود در قالب یک انسان

هر کس به فهیم تر شدن تو در زندگی کمک کرد یک فرشته بود در قالب یک انسان

حالا متوجه شدید چه فرشته هایی از چپ و راست در زندگی شما نازل می شدند وشما خبر نداشتید چقدر فرشته در زندگی شما آمده از این به بعد هم میاید

فکر می کنید خداوند فرشته ها را فقط بر محمد(صلی الله علیه و آله) نازل کرد «انا انزلناه فی لیله القدر و ما ادرئک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملئکه و الروح »

فکر کردید ملائکه فقط بر محمد (صلی الله علیه و آله) نازل شده اند به شما نازل نشده اند خبر های معنوی برای شما نیاورده اند

چه فرشته هایی و در چه مقاطع زندگی وارد زندگیت شدند راجع به آن فکر کنید ؟

می دانید جواب این سوال چقدر مهم است؟

جواب این سوال می خواهد بگوید خداوند هر لحظه در زندگی شمافرشته می فرستد چرا نمی بینید؟!

اگر یک لحظه با یک دوست عشق را تجربه کردید به شما قول می دهم که می توانستید صد بار با او عشق را تجربه کنید اینها فرشته های زندگی شما هستند..

دنبال فرشته می گردید فرشته بال دارد؟؟؟

فرشته پدرت هست فرشته مادرت هست فرشته همسرت هست..

وحی چیه؟ وحی آن کلماتی است که از دهان این فرشته ها می آید و با شما صحبت می کردند

یعنی به ما هم وحی شده؟ بله به شماهم وحی شده است

ببینید چقدرشما ثروتمندید؟

خداوند از همه جهت برای شما فرشته نازل کرده هنوز متوجه نشدید؟

شاید پیش خود قبلا می گفتید فرشته کجا بود الان می فهمید که چه آدم هایی در زندگی شما آمدند که فرشته های خدا بودند پیام های خدا را آورند ..

اگر شما پیامگیرت ضعیف است دیگر مشکل آنها نیستند مشکل شمایید.

بروید و پیامگیر خود را قوی کنید چطور پیامگیر شما قوی می شود؟؟

باعشق

همین الان برای همه آنها دعا کنید ..

خدایا برای همه انسان هایی که در قالب یک انسان ولی فرشته بودند و در زندگی من آمدند برای همه آنها دعا می کنم

آنهایی که به فهیم تر شدن من کمک کردند آنهایی که به صبورتر شدن من کمک کردند آنهایی که به قوی تر شدن من کمک کردند آنهایی که به معنوی تر شدن من کمک کردند آنهایی که به ثروتمندتر شدن من کمک کردند  خدایا برای همه آنها از تو طلب خیر دارم همشون را دوست دارم عشق را نثار قلب پاک همه آنها می کنم خدایا آنهارا هم داخل نور الهی خود حفظ کن  همشون را دوست دارم و برای همشون عشق را می فرستم ..

روش هايي ساده براي خارج شدن از افسردگي

نوشته شده توسطفتاحي 8ام اسفند, 1395

- بدانيد شما تنها نيستيد. از پنجره بيرون را نگاه كنيد. از هر ٥ نفر، يك نفر مانند شماست

 ٢- بدانيد آدم هاي شاد هم برخي مواقع افسردگي را تجربه مي كنند.

٣- از كمك حرفه اي استفاده كنيد.

٤- از داروهاي ضد افسردگي تحت نظر روانپزشك استفاده كنيد.

٥- نقاشي كنيد.

٦- ظرفي از ماسه تهيه كنيد و با آن بازي كنيد.

٧- آزمايش خون بدهيد و در صورت نياز، از مكمل آهن و ويتامين D استفاده كنيد.

٨- براي رفع بي خوابي شكر، نوشابه، قهوه و كافيين را ٦ ساعت قبل از خواب متوقف كنيد و نوشيدني هاي گياهي استفاده كنيد.

9- گريه كنيد.

١0- از دوستاني كه افسردگي شما را نمي پذيرند و انتقاد مي كنند دوري كنيد .

١1- با احساس افسردگي خود صحبت كنيد و ببينيد به شما چه مي گويد. همين گفتگو راه حل خروج از افسردگي را به شما خواهد داد.

١2- لباس هايي بپوشيد كه به شما اعتماد به نفس و عزت نفس بيشتري مي دهند.

١3- از فيلم، سريال و كتاب هاي درام دوري كنيد.

١4- تمرين هاي ورزشي كوچك و كوتاه انجام دهيد.

١5- نظر ديگران مهم نيست. شما بيمار رواني نيستيد فقط افسرده هستيد.

١6- خود را ببخشيد و با خود مهربان باشيد.

 

 

منبع: @slamati20taksoo

*بوی عطر هدیه*

نوشته شده توسطفتاحي 28ام مهر, 1395

وارد صحن قشنگ آقا شدیم انگار که همه خستگی راه یکدفعه از بدنمان بیرون آمد و جان تازه ای گرفتیم دم کفشداری صحن با صفای آقا ایستادیم قراری بگذاریم برای برگشت به منزل مامان درحالی که به گنبد طلایی که با افتادن نور خورشید در آن تلالوش دو چندان شده بود و نورش چشم هارا به خود خیره می کرد گفت یا امام رضا ای خدا به اندازه چند دانه از برنج های نذری آقا را نصیبمان کن به همدیگر نگاهی کردیم لبخندی زدیم و جدا شدیم به سمت پنجره فولاد روی فرش های بزرگ صحن که هرم گرما از آن به سمت بالامی آمد حرکت کردم هر قدمی که برمی داشتم احساس سبکی در وجودم داشتم به پنجره رسیدم به آقا سلامی دادم و ایستادم قسمتی که پنجره در آن قرار داشت را با میله آهنی بزرگی به دو قسمت خواهران و برادران تقسیم کرده بودند در کنار محوطه خواهران قسمتی را اختصاص به بیماران داده بودند هرکس التماس گونه کوله بار غم هایش را برای حضرت باز میکرد یکی زیر لب زمزمه ای می کرد به سینه اش می زد یکی به پنجره چشم دوخته بود و از گوشه چشمانش اشک روی گونه طفلی که در دامانش خوابانده بود چکیده می شد چند تایی هم با کتابچه های دعایی که در دست داشتند دعا می کردند عده ای هم با طنابی که یک سرش به پنجره و سر دیگرش به بیمارشان بسته شده بود نشسته بودند و گریه می کردند خجالت کشیدم چیزی از آقا بخواهم نمی دانستم چه دعایی کنم نگاهم در لابلای جمعیت و پنجره قشنگ اقا چرخ می خورد که ناگهان به خانمی که در بین بیماران بود جا ماند به من اشاره ای کرد گمان کردم اشتباه می کنم ولی باز هم نگاهی بمن کرد و صدایم کرد از لابلای جمعیت خودم را به او رساندم ..دستت را جلو بیاور تعدادی دانه شمار نذری در کف دستم ریخت با تعجب نگاهی به او کردم و با اصرارش دستم را داخل جیبم پنهان نمودم هنوز بوی عطر نذری روی دستانم بود در حالی که بهت زده بودم از جمعیت بیرون آمدم مات و مبهوت به گنبد و گلدسته ها نگاه می کردم و اشک از چشمانم جاری شده بود به یاد جمله ای افتادم
«وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ»1 اشک هایم بیشتر شد و دعایی از ته دل نمودم «اللهم عجل لولیک لفرج»


1- غافر آیه 60

در زندگي مشترك پدر مهم تر است يا مادر؟

نوشته شده توسطفتاحي 22ام آذر, 1394

به نظر شما در زندگي مشترك پدر مهم تر است يا مادر؟ پدر؟ مادر؟ هر دو مهم اند؟

اجازه بدهيد دقيق تر صحبت كنيم. اين مقايسه به معناي دقيق، درست نيست. چرا؟

چون هيچ كدام از زن و مرد نمي توانند نقش ديگري را ايفا كنند يا جايگزين يكديگري باشند. توجه به مقام و نقش مادري در احاديث و روايات و سخنان و سيره انمه هداي (عليهم السلام ) چون ستاره در شب تار مي درخشد و چشم ها را به خود خيره كرده است. ولي اين به معاني برتري يكي بر ديگري نيست. برتري انسان ها به روح تكامل يافته انسان ها با ملكه تقوا است و روح مجرد است و خصوصيات جسماني ندارد و جنسيت بردار نيست. در علم بلاغت مي گويند در مثال مناقشه نيست.

آيا مي توان گفت هواپيما شكاري بمب افكن مهم است يا هواپيماي اير باس مسافربري؟ خير چون اينها جايگزين هم نمي توانند بشوند. مي توان گفت كتاب انسان در جستجوي معنا اثر ويكتور فرانكل چاپ فلان انتشارات بهتر است يا فلان؟ چون مي تواند جايگزين شود. خانم بودن، زن بود، مادر بود. هر كدام افتخاراتي دارد كه فضليت هايي در بر دارد. يادم مي آيد زماني با دوستان طلبه زبان انگليسي كار مي كرديم از دو محقق زن و شوهر كه قم بودند خواستيم در جلسه ما شركت كنند تا از آنها استفاده كنيم هدف اصلي تقويت زبان انگليسي بود. ولي يكي از دوستان دربرابر مقام مادر از نظر روايات سخن مي گفت وسط بحث بود كه آن خانم شروع كرد به گريه كردن. بعد از كمي مكث گفت من متأثر اين سخنان عالي شدم مدتي بعد اين پژوهشگر همسرش را به كشور برد و تنهايي برگشت يكي از دوستان طلبه كه با اين آقا دوست صميمي بود و او را گاهي به منزل دعوت مي كرد از او پرسيده بود چرا با همسرت زندگي نمي كني. او گفت راستش او داشت متأثر از آموزه هاي اسلامي مي شد و ترسيدم از دين مسيحيت خارج شود. ائمه فرمود محاسن كلام ما را براي مردم بگوييد خودشان جلب كلام حق مي شوند. بنابراين لزومي دارند يك خانم با اين مقام برابري در حقوق را فرياد كند برابري در حقوق يعني مرد انگاري زن و مرد انگاري زن يعني قبول داريم كه زن نقص دارد و مرد كامل است الان تلاش مي كنيم حقي مثل مرد برايش قائل شويم اين سخنان متصل به وحي نيست متصل به سخنان كسي است كه حدود دويست سال قبلا رسم زن را به عنوان انسان بودن قبول كردند و بعد با انقلاب صعني با اعتراض خواستند حق اجتماعي براي زن قائل بشوند و بعد خواستند حق اقتصادي قائل شوند و… بله مردانگاري زن توهين به زن است

مرحوم شريعي گفته بود: فاطمه فاطمه است.

[1] پی نوشت :

1. انجمن گفت و گوي ديني، انجمن مشاوره

پیامبران دروغین بعداز رحلت پیامبر

نوشته شده توسطفتاحي 21ام آذر, 1394

مشهورترين پيامبران دروغين بعد از رحلت پيامبرچه کسانی بودند؟

 مدعيان دروغين نبوت که اواخر عمر پیامبر یا بعد از رحلت حضرت در حجاز ظهور نمودند و در زمان ابوبکر با آنان جنگ هايی هم صورت گرفت چهار نفر بودند:


1. اسود عنسي:
يکي اسود عنسي در ميان قبايل مذحج و کنده که سال هاي درازي رهبري ديني قبيله خودرا به دوش داشت.
2. طليحه کذّاب:
يکي از پيامبران دروغين، طليحه کذاب بود، طليحه در طايفه بني اسدبن خُزَيمه در نجد زندگي مي کرد، در همان جا ادعاي پيامبري خود را مطرح کرد.برخي از قبائل هم پيمان بني اَسد هم به او پيوستند. از جمله قبيله طيّ که رياست آن را عديّ بن حاتم بر عهده داشت. البته عديّ بن حاتم بر اسلام خود باقي بود وکمک هاي شاياني به لشگر اسلام کرد.
3. سجاح بنت حارث بن سُوَيد:
يکي ديگر از پيامبران دروغين زني از قبيله بني تَغـلِب بود. اين زن شبيه کاهنان عرب، سخنان سجع دار مي گفت. پيرواني را دور خود جمع کرد و به سمت يمامه لشگر کشيد و قصد تصرف آن جا را کرد و اين در حالي بود که در يمامه شخص ديگري به نام مسليمه ، ادعاي نبوت مي کرد. در نهایت اين دو پيغمبر دروغين با يکديگر ازدواج کردند. سجاح وقتي ديد کسب و کار نبوت به خوبي پيش نمي رود. مسلماني را پيش گرفت وتا زمان سلطنت معاويه زنده بود.

4. مسيلمه کذاب:
مسيلمه کذاب در اواخر عمر رسول خدا ادعاي نبوت کرده بود و پيامبر قصد داشت. شر او را دفع کند اما عمر حضرت کفاف نداد. مسيلمه در يمامه داراي قدرت و شوکتي شده بود، طرفداران بسياري داشت، گروهي از بني تميم هم از او حمايت مي کردند. در نبردی بین سپاه اسلام و سپاه مسیلمه، او کشته شد.


پي نوشت:
http://www.tarikheslam.com/index.php1.
محمد مهدي توکلي،محمد پيامبر خدا ، وقايع سال دهم.
جعفر سبحاني، فروغ ابديت، ج2 -1، ص481 به بعد.

 



 

علامات آخرالزمان دردین یهود

نوشته شده توسطفتاحي 2ام شهریور, 1394

7سال پیش از آمدن منجی  در 5سال اول:

1-خشکسالی سال اول بارندگی کم و منجر به خشکسالی می شود.

سال دوم و سوم قحطی شدید و عده ای از بین خواهند رفت سال چهارم دوباره نعمت نازل خواهد شد ولی نه به اندازه ای که مردم سیر شوند و گرفتاری کاملا برطرف شود.

سال پنجم :فراوانی نعمت و نعمت  به حدوفور است .


2- بیماری های مهلک و بی درمان :

مثل وبا ،یرقان و امثال آن

3- آفت و آب و هوای بد در نتیجه از بین رفتن ، کشاورزی و محصولات باغ ها (هجوم ملخ ها به مزارع و باغ ها)

4- ویرانی و خرابی شهرها:

زمین مصر را در میان زمین های ویران، خواهم ساخت و شهرهایش در میان شهرهای مخروب مدت چهل سال خراب خواهد ماند و مصریان در میان امت ها پراکنده و در میان شهرها کشورها متفرق خواهم ساخت .در سال 4291 از آفرینش ،جهان ویران خواهد شد بخشی به واسطه جنگ وبین نهنگ های عظیم دریایی و بخشی به واسطه جنگ های گوگ و ماگوگ و آن وقت ایام ماشیح پیش خواهد امد و ذات قدوس متبارک ،جهان خود را از نو نخواهد ساخت مگر بعد از گذشت هفت هزار سال..

 

 

 

گفتگو با معبود

نوشته شده توسطفتاحي 12ام فروردین, 1394

 

در رویاهایم دیدم که با خدا گفت و گو میکنم … 

خدا پرسید: پس تو میخواهی با من گفت و گو کنی؟

من در پاسخش گفتم: اگر وقت دارید.

خدا خندید: وقت من بینهایت است…

در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟

پرسیدم: چه چیز بشر شما را سخت متعجب میسازد؟

خدا پاسخ داد: «کودکیشان»

اینکه آنها از کودکیشان خسته میشوند،

عجله دارند که بزرگ شوند،

و بعد دوباره پس از مدت ها، آرزو میکنند که کودک باشند.

… اینکه آنها سلامتی خود را از دست میدهند تا پول به دست آورند

و بعد پولشان را از دست میدهند تا دوباره سلامتی خود را به دست آورند.

.

اینکه با اضطراب به آینده می نگرند

و حال را فراموش می کند 

و بنابراین نه در حال زندگی می کنند و نه در آینده

اینکه آنها به گونه ای زندگی می کنند که که گویی هرگز نمی میرند،

و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.

دست های خدا دستانم را گرفت

برای مدتی سکوت کردیم

و من دوباره پرسیدم:

«به عنوان یک پدر، میخواهی کدام درس های زندگی را فرزندانت بیاموزند؟»

او گفت: «بیاموزند که آنها نمیتوانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد،

همه ی کاری که آنها میتوانند بکنند این است که اجازه دهند که خودشان دوست داشته باشند.

بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند،

بیاموزند که فقط چند ثانیه طول میکشد تا زخم های عمیق در قلب آنان که دوستشان داریم، ایجاد کنیم

اما سالها طول میکشد تا آن زخم ها را التیام بخشیم.

بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد،

کسی است که به کمترین ها نیاز دارد.

بیاموزند که آدم هایی هستند که آنها را دوست دارند،

فقط نمیدانند که چگونه احساسشان را نشان دهند

بیاموزند که دو نفر میتوانند با هم به یک نقطه نگاه کنند،

و آنها را متفاوت ببینند.

بیاموزند که کافی نیست فقط آنها دیگران را ببخشند،

بلکه آنها باید خودشان را نیز ببخشند.

من با خضوع گفتم:

از شما به خاطر این گفت و گو متشکرم.

آیا چیز دیگری هست که دوست دارید فرزندانتان بدانند؟

خداوند لبخند زد و گفت:

فقط اینکه بدانند من اینجا هستم.

«همیشه» 

 

خاطرات دهه فجر

نوشته شده توسطفتاحي 21ام بهمن, 1393

 

پاسخ جالب امام به درخواست لغو دیدارهای ایشان با زنان

روز اول 200 نفر. روز دوم 400 نفر و روز سوم 817 نفر.
آمار خانم‌هایی که در سه روز اول ملاقات با امام غش کردند. از شهید مفتح خواستم به امام بگویند: «دیگر نگذارید خانم‌ها به دیدنتان بیایند»
وقتی شهید مفتح این پیشنهاد را مطرح نمود، امام گفت: «فکر می‌کنید اعلامیه‌های من و سخنرانی‌های شما شاه را بیرون کرد؟! همین بانوان محترمه بودند که شاه را بیرون کردند. بروید وسایل رفاه و آسایش آنها را فراهم کنید».

یادآوری ایام الله

نوشته شده توسطفتاحي 21ام بهمن, 1393

«و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله». (1) ما موسی را همراه با نشانه ها و آیه هایمان فرستادیم (و دستور دادیم) قوم خودت را از ظلمت ها به سوی «نور» بیرون آر، و آنان را به یاد ایام الله بینداز.» یادآوری روزهای بزرگ (اعم از روزهای پیروزی یا روزهای سخت) نقش مؤثری در بیداری و هوشیاری ملت ها دارد. بدین جهت امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای به «قثم بن العباس » که کارگزار وی در مکه است چنین می نویسد: «برای مردم حج را بر پای دار، و آنان را به یاد «ایام الله » بینداز (2)»

امام خمینی قدس سره می فرماید: تذکر به «ایام الله » که خداوند متعال به آن امر فرموده است، انسان ساز است. قضایائی که در ایام الله رخ داده است، برای تاریخ و انسان ها در طول تاریخ آموزنده و بیدار کننده است. حوادث بزرگ تاریخ که قرآن مجید هم از بعضی از آن ها یاد کرده است، سرمشقی پربرکت برای ساختن جامعه ها و اشخاص و جامعه عصر ما که عصر انقلاب است و در کشور ایران که کشور انقلاب و شاهد بسیاری از حوادث بزرگ که باید آن ها را ایام الله محسوب کنیم و به ذکر آن ها و تذکر آن ایام بپردازیم که برای ملت قهرمان و مجاهدان سلحشور، درس انقلاب است(3)»

 در این آیه شریفه خداوند متعال، بعد از این که حضرت موسی علیه السلام را مامور می سازد تا ایام الله را یادآوری کند، یک نمونه از ایام الله; یعنی، روز نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان را یادآوری می فرماید:

«اذ انجاکم من آل فرعون» ؛با این که در تاریخ بنی اسرائیل، روزهای بزرگی که خداوند در پرتو هدایت حضرت موسی علیه السلام به آن ها نعمت های بزرگ عطا فرمود، فراوان بود، ولی ذکر «روز نجات » در این آیه، حاکی از اهمیت فوق العاده استقلال و آزادی از چنگال فرعونیان می باشد. (4)

 روز 22 بهمن 57 نیز روز نجات ملت ایران از چنگال طاغوتیان زمان، روز آشکار شدن نعمت بزرگ الهی; یعنی، استقلال و آزادی بود.

این مسلم است که هر ملتی تا از وابستگی ها نجات پیدا نکند و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نمی تواند نبوغ و استعداد خود را آشکار سازد و در راه «الله » که راه مبارزه با هر گونه شرک و ظلم و بیدادگری است، گام نهد.

منابع:

 ابراهیم/ 5

 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 18، ص 30.

 صحیفه نور، ج 17، ص 11، از پیام امام رحمه الله در تاریخ17/6/61

 ر.ک، تفسیر نمونه، ج 10، صص 276 و 277.

.

 

 

 

غرور

نوشته شده توسطفتاحي 4ام بهمن, 1393

اندرز لقمان به فرزند خود

نوشته شده توسطفتاحي 4ام بهمن, 1393




 


روزی لقمان پسرش را اینگونه اندرز داد امروز به تو 3 پند می دهم تا کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی
و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی
پسر گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.:p
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.:roll:
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای بگیری، آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست.:crazy:

واقعیت های جوامع بشری در زمان حال سراسر جهان به روایت تصویر

نوشته شده توسطفتاحي 8ام آذر, 1393

 

نقشه ساختمان حرم امام حسین(ع)

نوشته شده توسطفتاحي 15ام آبان, 1393

محل دفن حضرت امام حسین(ع) یا همان گودال قتلگاه، اکنون دارای سقفی است که روی آن صندوقی نهاده شده است. ضریح متبرک این بارگاه در میان روضه منوره قرار گرفته که همان نیز در بین مسجد (مسجد بالا سر و مسجد پشت سر) و در طرف پایین پا در زاویه روضه قبور شهداست. این مجموعه هم اکنون حرم امام حسین(ع) را تشکیل می دهد و حرم نیز میان رواق و رواق در وسط صحن است .

ضریح مقدس در وسط واقع است و از نقره خالص ساخته شده که در پیش روی آن با طلا و به خط نسخ نوشته شده: “ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون” و در بالای سر، “آیه نور” نوشته شده است. صحن مطهر حسین(ع) دارای هفت باب است که عبارتند از: باب قبله که ساعتی بر فراز آن نصب است، باب قاضی الحاجات، باب زینبیه که در حدود تل زینبیه قرار دارد، باب سلطانی، باب بازار بزازها، باب سدره که در شمال صحن بود

و به بازار و اطراف راه دارد و باب صافی که به در بین الحرمین نیز معروف است .

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: “نماز در چهار مکان کامل خوانده می شود : مسجد الحرام (مکه)، مسجدالرسول(مدینه)، مسجد کوفه، و حرم امام حسین علیه السلام.”

ضریح شش گوشه حضرت سیدالشهداء
در میان اقوال مورخان درباره چگونگی دفن حضرت سیدالشهداء و یاران باوفای آن حضرت اندک تفاوتی، دیده می شود. شیخ مفید پس از ذکر اسامی ۱۷ نفر از شهیدان بنی هاشم که همگی از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسین(ع) بودند، می فرماید: آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند که هیچ اثری از آن نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام(ع) آنان را زیارت می کنند و علی بن الحسین(ع) (علی اکبر) از جمله آنان است، برخی گفته اند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین(ع) نزدیک ترین محل است.


شیخ همچنین می گوید: پس از بازگشت عمر بن سعد از کربلا، جماعتی از بنی اسد که در غاضریه سکونت داشتند، آمده و بر پیکر امام حسین(ع) و یارانش نماز گذاردند و آن حضرت را همان جایی که الان قبر اوست، دفن کردند و علی ابن الحسین (علی اکبر ع) را در پایین پای پدر به خاک سپردند، سپس برای دیگر شهیدان از اهل بیت و اصحاب، حفیره ای کندند و همه آنان را در آن به صورت دسته جمعی دفن کردند و عباس بن علی(ع) را در راه غاضریه، در همان محلی که به شهادت رسید و اکنون قبر اوست به خاک سپردند.

فضایل فاطمه معصومه (سلام الله علیها)

نوشته شده توسطفتاحي 17ام شهریور, 1393

حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ داراي شخصيتي رفيع و والا مقام مي‎باشد بطوري كه ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ از اين بانو، با جلالت و تكريم ياد كرده‎اند و حتي پيش از ولادت آن حضرت، بلكه پيش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضي از ائمه ـ عليهم السّلام ـ آمده و از مقام والاي او سخن گفته‎اند كه به بعضي از آنها اشاره مي‎شود.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‎فرمايند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمي و حرم وَلدي من بعدي…» بدانيد قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زني از فرزندان من در اين شهر در مي‎گذرد كه او دختر موسي است»
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در حديثي ديگر پيش از اينكه اين فرزند گرانقدر متولد شود از فضيلت زيارت و مدفن او سخن مي‎گويد و شيعيان را به اهميت آن توجه مي‎دهد و مي‎فرمايد «شهر قم، حرم ما است و در آن زني از فرزندان من مدفون مي‎شود، به نام فاطمه هر كس او را زيارت كند بهشت براي او ثابت مي‎شود…»
لقب کریمه اهلبیت، در خصوص آن حضرت حکایت از شأن و مربته وی نزد پروردگار دارد و خداوند متعال ایشان را به جهت بندگی خالصانه، زندگی با برکتی عنایت نمود که در حال حیات و ممات منشأ کرامات و عنایات خاص گردد. و بارگاه قدسی اش پناهگاه امیدواران به فضل الهی گردد و متوسلین به حضرتش دریافته اند که از سلاله پاک از خزائن امامت و ولایت و گوهری تابناک از صدف ملک امکان است که توان بخشش و توجه خاص به حاجتمندان و دعا کنندگان درگاهش را دارد.
از جمله مناقب و شرافت های آن بزرگوار وجود یک زیارتنامه مخصوص از ناحیه مقدّس امام معصوم است که در آن حضرت، دختر رسول خدا، دختر امیرمؤمنان، دختر فاطمه و خدیجه و دختر امام حسن و امام حسین و نهایتاً دختر امام، خواهر امام و عمه امام خوانده می شود که پاداش خواندن خالصانه و همراه با معرفت آن رسیدن به بهشت را همراه دارد.
نوشته اند مرحوم آیة اللّه میرزا رضی تبریزی از مجتهدین بزرگ برای خواندن فاتحه بر سر قبر زکریا بن آدم که در شیخان قم است می آید، در حین قرائت فاتحه به فکر می رود که آیا زکریا بن آدم با آن جلالت قدر و رفعت و روایاتی که درباره اش وارد شده بالاتر است یا حضرت معصومه(س) که ناگهان یک نفر که کلاه نمدی به سر داشته پیش می آید و به وی می گوید:آن بالا را بخوان، ایشان ابتدا اعتنایی نمی کند امّا پس از رفتن مرد نگاه می کند می بیند نوشته شده:
«السلام علی ارواح محمد و آل محمد فی الارواح، السلام علی اجساد محمد و آل محمد فی الاجساد» یعنی سلام بر ارواح محمد و آل محمّد در میان ارواح و سلام بر اجساد محمّد و آل محمّد در میان اجساد، در این حال متوجه می شود که آن شخص به ظاهر معمولی، فکر او را خوانده و از آنچه در ذهنش گذشته باخبر شده و بدین وسیله تردید او را پاسخ گفته که: حساب حضرت معصومه که از آل محمّد(ص) است با سایرین جداست و هیچ کس قابل مقایسه با این خاندان نیست. و دلدادگی به حضرتش همان پذیرش ولایت معصومین و مقبول درگاه الهی است.
یکی از علمای دولت آباد اصفهان به نام آیت اللّه حاج شیخ محمد ناصری از پدرش نقل می کند که در سال 1295 هجری در اطراف قم قحطی و خشکسالی شدیدی پدید آمد و احشام در معرض نابودی قرار گرفتند. اهالی آن منطقه 40 نفر از متدینین را انتخاب کرده و به قم فرستادند تا در صحن معصومه بست نشینند، شاید از عنایت ایشان باران ببارد و از قحطی نجات یابند.
پس از سه شبانه روز، شبی یکی از آن چهل نفر مرحوم میرزای قمی را به خواب می بیند که به او می فرماید: چرا در اینجا بست نشسته اید؟ او می گوید: مدتی است در منطقه ما باران نباریده و خشکسالی به وجود آمده ما برای رفع خطر به اینجا پناه آورده ایم. میرزا می فرماید: برای همین انجا آمده اید، این که چیزی نیست ایم نقدار از دست ما ساخته است برای رفع این حوائج به ما رجوع کنید، ولی اگر شفاعت همه جهان را خواستید دست توسّل به طرف این شفیعه روز جزاـ حضرت معصومه(س) ـ دراز کنید.
این رؤیای صادقه مؤیّد حدیث شریقی است که قبلاً بیان شد

خودتان باشید

نوشته شده توسطفتاحي 17ام شهریور, 1393